چرا خوابم نمیبره امشب؟!
ساعت شبیه ۱۲ شبه! :/
یه خاطره بگم...
چند روز پیش بازم تمرین اندروید داشتیم! با مادربزرگ!
- چطوری باید شماره ی جدید وارد می کردم؟ یادم رفت!
+ گفته بودم واسه اینکه راحت تر یادت بمونه تماس، مسیج و ثبت شماره ی جدید از کجا؟
- (با کلی مکث) مخاطب!
+ آفرین... حالا یه اسم ثبت کن مثلا... همینجوری الکی!
- (با حالت متفکرانه در حالی که به سقف نگاه میکنه!) کی مثلا؟!
+ یه چیزی بنویس حالا... بنویس کل عباس!
با نگاهی پر شرم! مثل شاگردی که از تکرار مبحثی توسط معلمش شرمنده باشه یه لحظه نگاهشو با تردید از سقف جدا کرد و به صورتم انداخت!
خیلی کوتاه!
احساس کردم خنده شو قورت داد!
+ بنویس دیگه... کل عباس با شماره ی ۰۹۳۶!
دوباره نگام کرد... احساس کردم لپاش داره میترکه از خنده ولی مقاومت میکنه...
شاید حس کرد کلافه شدم!
دوباره با تردید نگاهم کرد...
چشمهاش جستجوگر بود!
- (خیلی متفکرانه با خودش زمزمه کرد! جوری که بشنوم!) شماره ی کیو بنویسسسسم؟!
+ بنویس دیگه... مثلا کل عباس! آقای کل عباس! با شماره ی ۰۹۳۶!
اینجا دیگه مغلوب شد! خندید... خندیدیم باهم... غش غش غش!
+ میگه کل عباس کیه دیگه؟! چرا گیر دادی به کل عباس؟! :))
پ.ن: کل (ک با فتحه!) = کچل!
اسم بداهه به ذهنم رسیده بود... شخص خاصی نیست! :))