حالت بده؟!

وقتی حتی آدرس یه وبلاگ نمیذاری، من چطور باید بهت دسترسی پیدا کنم!

.

.

.

ای دانشمند! :/

مبهم یا بی‌پایان؟؟؟

- کم‌حرف بودی! دیگه کم‌حرف‌تر هم شدی! حرفی بزن!

+ حرفم نمیاد...

- چرا؟

+ دلم گرفت یهو...

- از چی و از کی؟ لطفا بگو...

+ نمی‌دونم...

- خب سعی کن درکش کنی... خیلی مایلم اگه برات امکان داشت ازین حالاتت باهام حرف می‌زدی... شاید می‌تونستم مرهمی باشم... من آدم با تجربه‌ایم... خودم با این جور مسائل که به قول صادق هدایت که میگه: "در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح رو در انزوا می‌خوره و نمیشه هم به کسی در موردشون بگی"، دست و پنجه نرم کردم و میکنم! شاید تجارب خودم برا تو هم مفید باشه... من و تو به هم شباهتایی داریم...

+ وقتی درد پیدا نیست، درمان و مرهمی هم براش نیست...

- سقراط! ازت می‌خوام پی ببری که این غم از کجا میاد...

+ سالهاست که با منه... دردِ بی‌پایان...

- میدونی همین حرفی که زدی چقدر بارش بر روح و روانت سنگینه؟ ازین کلمات پرهیز کن... لا اقل "مبهم" خطابش کن! چرا بی‌پایان؟

+ چون تا هستم با منه...

- با همین حرف تو به تداومش در وجودت عینیت میدی!

.

.

.

.

.

غمت رو به جان می‌خریم...

آرزو...

- روز اول آشناییمون ازم پرسیدی آرزوم چیه و بعد همینو از تو پرسیدم... گفتی "داشتن یک رفیقِ شفیق" یادته؟

+ بله...

- پرسیدی تابحال داشتم یا نه و بعد همینو از خودت پرسیدم... یادته؟

+ بله...

- اونجا از تعبیر خاصی استفاده کردی که منو به فکر برد... یادته چه تعبیری بود؟

+ نه...

- گفتی داشتم ولی زود پَرپَر شد... یادت میاد؟

+ جمله هه جمله ی خودمه ولی یادم نیست بهت گفته باشمش!

- گفتی... و من رو به فکر فرو بردی...

+ چرا؟!

- اون جمله بار احساسی قوی‌ای داشت..."پرپر شدن"  وابسته به گُله! و تو اون رابطه رو درواقع به یک گُل تشبیه کردی... و بار عاطفی شدیدی رو بهم منتقل کردی... تو درگیر یک رابطه ی عاطفیِ عمیق بودی...

.

.

.

.

+ تو تنها کسی هستی که منو از لابلای واژه ها بیرون میکشی‌...

رویا!!

چشامو باز کردم و بی گفتن حتی یک کلمه زل زدم به یه تیکه نور که از پنجره افتاده بود کف اتاق...

.

.

.

- عشقم؟

نگاهش کردم...

- سلام...

+ سلام...

- دیشب چه خوابی دیده بودی؟

+ یادم نیست...

- چقدر جدیدا اینجوری خواب می‌بینی...

سرمو به نشان تایید تکون دادم و دو تا قطره اشک از گوشه ی چشمام افتاد رو بالشت...

.

.

.

.

تداوم درد...

تداوم درد...

تداوم درد...

.

..

.

تداوم درد...

...

..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

...

کاش یک پاندا بودم...

.

.

.

.

ز غوغای جهان فارغ...