اگه یه پرنده دوستشو ببینه که یه تیکه پلاستیک دور گردنشه یا رو سرش یه چیزی چسبیده، تعجب میکنه؟

اون لحظه چه فکری از سرش می‌گذره؟!

مورچه صبح که از خواب پا میشه به چی فکر میکنه؟!

وقتی برنامه ش به هم میخوره چه احساسی داره؟

وقتی یه آدمیزاد عین نفهما پاشو دقیقا میذاره رو یه تیکه غذایی که مورچه هه نشون کرده بود و با ذوق داشت میرفت سمتش، چه حسی بهش دست میده؟ اااااصلا براش مهمه؟ اصلا هیچوقت ذوق میکنه؟! درکی از افسوس و حسرت داره؟ یا مثل یه ماشین بی روح...............

ادامه نوشته

رفیق ناباب!

- انقدر دلم میخواد سیگار بکشم یه بار...

+ سیگار؟

- آره

+ برو بیار بکشیم ببینیم چطوره... من م تابحال امتحان نکردم...

- واقعا؟

+ آره

× سیگار بکشی؟؟؟

+ امتحان کنم... جنایته؟!

× سیگار سمه... امتحان کردن داره؟

+ روغن سمه... هر روز خوردن داره؟! میخوام ببینم چه حسی بهشون دست میده که انقدر دوسش دارن...

.

.

.

ادامه نوشته

حال خوش...

امشب یکی از اون ساعت های خوشی رو دارم سپری می‌کنم که هیچی برام ارزش نداره!

.

.

رها و  آزاد...

نه رقیب سرم میشه

نه از دست دادن پول امروز

نه باخت جلسه ی دادگاه

نه هیچ کوفت دیگه ای

‌.

.

.

حتی برام مهم نیست کسی دوسم داشته باشه یا نه!

 

عجب حس نابیه...

چی میشد اگه میشد این حس و حال رو کنسرو کرد؟!

ادامه نوشته