هفته ی قبل دقیقا امروز، تازه از دادسرا با ضمانت آزاد شدیم...

.

.

به مردک کریه المنظر روبروم گفته بودم:

شما همسن پدر من هستین... اگه یکی بچه های خودتون رو اینطور بزنه و اینطور باهاشون رفتار کنه چه حسی بهتون دست میده؟ باورم نمیشه این حجم از خشونت رو! چطور انقدر راحت میزنین؟ اونم بی دلیل!

پوزخند زد و جواب داد:

دیگه وسط دعوا که نون و حلوا تقسیم نمی کنن!!!

 

 

 

+ بیراه نگفتم اگه بگم ظاهرا این جماعت به هیچ چیز اعتقاد ندارن!

به "هیچ چیز"!