- فکرشو می‌کردی اولین هم‌آغوشیت با یه غیر ایرانی باشه؟! + اصلا... - دوسِت داره؟ + فقط می‌دونم ازم بدش نمیاد... - تو دوسِش داری؟ + بله... - به آدمی که تو ذهنت بود چقدر نزدیکه؟ + اگه زیاد نزدیک نبود کار به اینجاها نمی‌کشید! - پشیمون نیستی؟ + ابدا! - چطور ممکنه پشیمون نباشی وقتی هرگز قصدش رو نداشتی؟ + چون فکر می‌کنم ارزششو داشت... - در حال حاضر بزرگترین ترست چیه؟ + اینکه یهو و بدون اینکه آمادگیشو داشته باشم دیگه نتونم ببینمش! و تقریبا مطمئنم این اتفاق میفته... - چی باعث شد بترسی؟ + پیغام آخرش... - چی گفت؟ + Today our company has asked us to leave Iran as early as possible - دوست نداری بره؟ + نمی‌تونم خودخواه باشم... دوست دارم بره... چون می‌دونم این خراب‌شده واسه هیچکس امن نیست... دوست ندارم جونش بخاطر سیاستمدارهای احمق کشور من به خطر بیفته... ولی دلم نمی‌خواد دیگه نبینمش... اونقدر نمی‌خواد که اصلا به رفتنش فکر نمی‌کنم... یعنی نمی‌تونم فکر کنم... . . ظاهرا شکستن دیگه‌ای در راهه... . . - چرا تمام تصمیماتت پردردسره؟! چرا مثل آدم زندگیتو نمیکنی تو؟ چرا انقدر حاشیه داری همیشه؟! . . . . + کاش خودم می‌دونستم چرا اینجوری میشه... . .